دلنوشته های من
من اینجا از خودمو زندگیم میگم... از خاطراتی که هیچ وقت تموم نمیشن... از آدمی خیلی وقته واسم تموم شده ولی هنوز ته دلم واسش تنگ میشه
[ بازدید : 59 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
من اینجا از خودمو زندگیم میگم... از خاطراتی که هیچ وقت تموم نمیشن... از آدمی خیلی وقته واسم تموم شده ولی هنوز ته دلم واسش تنگ میشه
خدایا میشه فراموشی بگیرم؟؟؟
تنهایی یعنی همیشه آنلاین ولی اونی که دوسش داری هیچ وقت بهت پی ام نمیده
تنها کسی که تنهام نزاشت و کمکم کرد خواهرم بود خواهر بزرگترم
من هنوز سنی نداشتم ولی عاشق شدم... نمیدونستم چیه باید چیکارش کنم .. فقط میدونستم که نمیتونم از فکرم بیارمش بیرون... همش جلو چشمم بود .... یه دیقه ذهنم آروم نمیگرفت.... تا اینکه از دور و بریا پرسیدم ... الان یه سال بزرگتر شدم ولی خیلی عوض شدم
_ ببین تو هنوز نفهمیدی یه جایی از زندگی باید بعضی از آدما واست تموم بشن..
- اون دیگه واسه من تموم شده...
_ نه ... وقتی هنوز به یادشی دلتنگش میشی فراموشش نکردی یعنی تموم نشده...
- :))
وقتی میپرسید حال تو خوبه ؟؟؟ !
میگفتم آره
نمیدونم نفهمید یا خودشو زد به نفهمی....
وقتی بهم گفت فراموشم کن
هنوز تازه فهمیدم کجای کارم